استقبال و ورود به ماه محرم
دلم ز روز ازل گـشـته مبـتـلای حسیـن سلام من به حسین و به کـربلای حسین وجودِ عاشق و معشوق وقف یکدگر است حـسیـن برای خـدا و خـدا برای حسـین ثواب سعی و صفا کی رسد به یک لحظه قـدم زدن وسـط مـروه و صفـای حسین رضای حضرت حق در رضایت زهراست رضای حضرت زهرا در رضای حسین اگـر مـعـلـم تــوحــیـد من شـود زیـنـب به چشم خویش تماشا کنم خـدای حسین دوبـاره زد به سر عـاشقم نـوای جـنون که پردهای کشم امشب ز ماجرای حسین زمین کـربـبلا تا به عـرش غـوغـا بود زمـان جـلــوۀ پـایـانـی لــقــای حـسـیـن نهاده دست به سیـنـه تـمام خـیـل مـلک همه مـطیـع فـرامیـن چـشم های حسین خـلـیـل آمـده تـا ذبـح اعــظـمـش بـیـنـد چه محشریست مگر وادی منای حسین کجـاست حـضرت داوود تا بگـیرد یاد طریق شکـر نمودن ز شکرهای حسین کـلـیـم غـرق تـحـیّـر به لـکـنـت افـتـاده مگـر چه میشنود لحـظۀ دعـای حسین مسیـح ذرّهای از خـاک قـتـلگـاه چـشیـد تـمام عـمـر شـفـا داد با شـفـای حـسیـن دوید خـتـم رسـل سر برهـنـه تا گـودال میـان هـلهـلهها گـم شده صـدای حـسین ز خیمه گاه رسد خـواهری تک و تنهـا مگـر شنـیـده میـان حـرم صدای حسین خــدا کـنـد کـه از راه رفـتـه بــر گـردد وگـرنه سر بدهد زیـر تیـغ جای حسین صدای نـالۀ زهـراست میرسد بر گوش فـدای رأس جدا گشته از قـفـای حـسین ببین که بر سر یک کهنه پیرهن دعواست به دست چـند نـفـر تـکّـۀ ردای حـسیـن یکی زره یکی عمامه وان یکی شمشیر ربود وان یکی از شانهها عبای حـسین |